میکروگلیا که نخستین بار در سال ۱۹۱۹ توصیف شده‌اند، به عنوان سلول‌های ایمنی اصلی مغز، در تکوین، حفظ هموستازی و پاسخ به آسیب‌های عصبی نقش حیاتی دارند.  این سلول‌ها نه‌تنها در تنظیم فعالیت نورون‌ها و میلین‌سازی مؤثرند، بلکه از تعامل مداوم با میکروبیوتای روده نیز تأثیر می‌پذیرند. مطالعات روی موش‌های فاقد میکروبیوتا (germ-free) نشان داده است که در غیاب میکروب‌های روده، میکروگلیا دچار نارسایی در بلوغ، تغییرات ترنسکریپتومی و کاهش پاسخ به تحریک‌های ایمنی می‌شوند. بازسازی میکروبیوتا یا تجویز متابولیت‌های باکتریایی مانند اسیدهای چرب زنجیره‌کوتاه ( SCFAها) این ناهنجاری‌ها را برطرف می‌کند.

در این مقاله تأکید شده که متابولیت‌هایی نظیر استات، پروپیونات و بوتیرات از طریق مسیرهای اپی‌ژنتیکی و متابولیکی بر بلوغ میکروگلیا اثر می‌گذارند. به‌ویژه استات می‌تواند با ورود مستقیم به چرخه تری‌کربوکسیلیک و تبدیل به استیل‌کوآنزیم A، موجب افزایش استیلاسیون هیستون‌ها و فعال‌سازی ژن‌های تنظیمی شود. همچنین گیرنده‌های FFAR2 و AhR به عنوان مسیرهای مهم تشخیص سیگنال‌های میکروبی معرفی شده‌اند.

مطالعات حیوانی نشان می‌دهد که اختلال در محور میکروبیوتا–میکروگلیا با بروز یا پیشرفت بیماری‌های متعددی نظیر آلزایمر، پارکینسون، ام‌اس، اسکلروز جانبی آمیوتروفیک (ALS)، اوتیسم و افسردگی مرتبط است. در این بیماری‌ها، تغییر ترکیب میکروبیوتا، کاهش تنوع باکتریایی و ناهنجاری در تولید متابولیت‌های محافظتی موجب فعال‌سازی بیش از حد میکروگلیا و افزایش التهاب عصبی می‌شود. به عنوان نمونه، در مدل‌های آلزایمر، مصرف پروبیوتیک‌هایی مانند Bifidobacterium breve باعث کاهش فعال‌سازی میکروگلیا و بهبود عملکرد شناختی شده است. در پارکینسون نیز رژیم پرفیبر به افزایش میکروگلیای محافظ و بهبود علائم حرکتی کمک کرده است.

همچنین، میکروبیوتای مادر در دوران جنینی بر تمایز و بلوغ میکروگلیا اثرگذار است و تغییرات آن می‌تواند با اختلالات عصبی رشدی همچون اوتیسم ارتباط داشته باشد. در سالمندی نیز تغییرات میکروبیوتا با بروز حالت «پرایم‌شده» در میکروگلیا همراه است که حساسیت آن‌ها را به التهاب افزایش می‌دهد و خطر زوال شناختی را بالا می‌برد.

در نهایت، این مقاله نقش محوری میکروگلیا را در محور روده–مغز برجسته کرده و آن را پلی حیاتی میان سیستم ایمنی، متابولیسم و عملکرد عصبی معرفی می‌کند و نشان می‌دهد که تعدیل میکروبیوتا از طریق رژیم غذایی، پری‌بیوتیک‌ها و پروبیوتیک‌ها می‌تواند ابزاری مؤثر برای تنظیم فعالیت میکروگلیا و پیشگیری از بیماری‌های عصبی باشد. با این حال، نویسندگان تأکید می‌کنند که اکثر شواهد فعلی از مدل‌های حیوانی به‌دست آمده و برای اثبات ارتباط علّی در انسان، انجام مطالعات بالینی و تصویربرداری مغزی دقیق ضروری است؛ یافته‌هایی‌ که می‌تواند مسیر تازه‌ای برای درمان اختلالات نورولوژیک و روان‌پزشکی بگشاید.

نویسنده: امیرمحمد محمدی آرا

مرجع

https://doi.org/10.1038/s41577-025-01188-9

 

مداخلات هدفمند بر میکروبیوتا، مانند مصرف آنتی‌بیوتیک، پیوند میکروبیوتای مدفوع، استفاده از پروبیوتیک‌ها و تغییرات رژیم غذایی، می‌توانند فعالیت و پاسخ‌های التهابی میکروگلیا را در بیماری‌های عصبی و التهابی مغز تغییر دهند.

تازه‌ترین‌ها